هر بار که از ایران میام کلی هم اسکناس و پول خورد تومن همرام هست. هر بار هم که میخوام برگردم کلی غصه ام میشه وقتی میفهمم که چقدر ارزشش کم شده. هر بار موقع برگشتن عکس های روی اسکناس ها انگار دارند میخندند به سادگی من. این بار که اومدم کیفم و جیبم رو خالی کردم دیدم باز کلی با خودم تومن آوردم. گفتم ببرم چال کنم تو یکی از این گلدون های تو خونه ام که دیگه نبینمشون. یه گلدون گل رزی هم که دارم که تو دو هفته ای که ایران بودم هیشکی آب نداده بود بهش. پر خار شده و زرد ساقه هاش هم کلفت تر شدند. نمیدونم اینطوری قیافه گرفته یا کلا داره تلاش میکنه جهش بده خودشو بشه کاکتوس. همون ورودم به خونه دیدم برگاش همه شون خم شدند، انگار که بخواد بی محلی کنه یا اینکه بگه کلا به ریشه ام هم نیستی که اومدی خونه. با انگشتام یه خورده از خاکشو جابهجا کردم دسته پول ها رو لوله کردم فرو کردم تو جای خالی که باز شده بود تو خاک. خاک ها رو برگردوندم سرجاش.
فردا صبحش که بیدار شدم دیدم گله کلی شاداب تر شده و چند تا غنچه هم در آورده. خارهاش همه ریختند. داره دوباره گل رز میشه. نمیدونم چی تو یه لیوان آبی بود که بهش دادم. فکر کردم شاید خواسته بگه یه قدم هم که توبیای من صد قدم میام جلوتر. عصرش که با مامانم صحبت میکردم بهش گفتم که تا دیروز که کسی به گله آب نداده بود داشت زرد میشد امروز اما کلی فرق کرده. قضیه اسکناس ها رو نگفتم که دفن کردم تو گلدون. مامانم هم تعجب کرده اما خوشحال میگه که خوب همینطوری آب بده بهشون کود هم بده الان فصل اش هست که همش گل داشته باشه. میگه اگه جاش تنگه گلدونشو عوض کنم. بهش نگفتم که جاشو بزرگ نکردم که هیچی تازه دیروز کلی هم اسکناس تومن چال کردم توش ولی به نظر نمیرسه که گله ناراضی باشه. لاقل امروز نیست.
تلویزیون تو خونه بازه صداش میاد مامانم از اونور خوشحال میگه که انگار هاشمی هم ثبت نام کرده انتخابات میگم رد میشه خوشحال نباش. چیزی نمیگه. گوشی رو گذاشتم برگشتم گل رز رو دوباره ببینم میبینم دوباره برگاش خم شدند غنچه هاش هم ریختند. خاکش هنوز خیسه اما دوباره رفتم آب آوردم ریختم گفتم شاید غنچه های جدید آب زیادتری میخواستند من باز بیتوجهی کردم. چند روز دیگه میگذره اما گله همینطور داره خشک میشه.
دیگه آب دادن به گل فکر کنم بیفایده شده. هر چقدر من آب میدم از اونور داره به سمت خشک شدن شیرجه میزنه. ولش کردم دیگه آب نمیدم. خوابیدم رو کاناپه دارم خبر چک میکنم میبینم که هاشمی هم رد صلاحیت شده خوشجال از پیش بینی ام برداشتم به مامانم زمگ زدم که دیدی گفتم رد میشه. انگار که بخواد عوض کنه بحث رو میگه گل رز چطوره؟ میگم انگار فایده نداره داره خشک میشه همزمان هم خم میشم بالکن رو نگاه کنم میبینم دوباره گله سبز شده برگاش چند تا هم غنچه دوباره. عصبانی میگم نه انگار دوباره حالش بهتر شده. من نمیدونستم گل های رز اینقدر روند تغییر سریعی دارند. شاید برای همین هست که ولنتاین گل رز میدند. احتمالا سارکستیک هست قضیه.
داشتم به گل فکر میکردم که یاد اسکناس ها افتادم که خاکشون کردم. یه لحظه به ذهنم رسید برم سایت ارز رو چک کنم میبینم آره دوباره تومن رفته بالا. نمیدونم اسکناس تومن رو دقیقا از چی میسازند که این خاصیت رو داره. حالا گلدون گل رز من به تغییرات و نوسانات دلار واکنش میده. صبح به صبح که بیدار میشم رو بالکن گل رو تماشا میکنم ببینم امروز وضعیت تومن چطوره. همینطوری که بهش نگاه میکنم مثل گزارشگرهای هواشناسی داره گزارش نوسانات رو با میزان شادابی اش اعلام میکنه و مروری میکنه بر هفته هایی که قراره بیاد.