یادمه که وقتی که سال دوم راهنمایی بودم من مسول خرید روزنامه برای مدرسه شدم یعنی من هر روز عصر روزنامه رو می خریدم و فرداش می بردم مدرسه البته دو تا روزنامه گرفته می شد که من همشهری رو انتخاب کرده بودم و کیهان رو هم یکی دیگه از بچه ها می گرفت از ان تاریخ به بعد ما دیگه به روزنامه عادت کرده بودیم دیگه روزی نمی شد که بدون روزنامه سر بشه یعنی دقیقا یادم هست که عصر ها تا روزنامه رو می خریدم شروع به خواندنش می کردم تا اینکه کل مطالبشو تموم کنم البته اون موقع ها روزنامه همشهری 16 صفحه چاپ می شد و تنها روزنامه تمام رنگی بود و این روند بود تا اینکه دوم خرداد رسید و من هم تنها طرفدار خاتمی تو کل فامیل بودم اون اول ها که حتی یادمه که چند تا از برادران دلسوز و البته تمام انقلابی فامیل به پدرم توصیه کردند که اجازه نده اینجانب همشهری بخونم (دقیقا یادمه که همشهری اولین روزنامه ای بود که سه چهار ماه مانده به انتخابات اسم خاتمی یواش یواش توش اومد ) البته بعد ها بهشت کوتاه مطبو عات ایران شروع شد البته بهشت اگه تو ایران حساب کنیم وباز هم البته تا جایی که سن اینجانب قد می دهد و هر روز یک روزنامه جدید واقعا یک دوره ای که ادم وقتی می ایستاد جلو باجه روزنامه فروشی سر خریدن کدوم روزنامه گیج می شد این روزها روزهایی بود که دیدار های ما با پیر مرد صاحب باجه هر ورز تازه می شد و انصا فا هم یک تعداد روزنامه واقعا خوب هم مدتی دوم اوردند تا اینکه یه عده خواب های دیگه ای داشتند می دیدند و یک به یک تعداد روزنامه های باجه کمتر و کمتر می شدنمی دونم می دونید در ان زمان سر اینکه همشهری مال کیه دعوا بود چون شهرداری دست اینا نبود برای همین زور می زدند که همشهری رو بدند دست سازمان فرهنگی هنری شهرداری و...وحتی بعد ها یه زمانی انتشار کشوری همشهری رو هم مانع شدند تو این مدت هم تا این مواقع همشهری توپول تر یا به قول روزنامه ای ها وزین تر شده بود تاروزگار شورای شهر تهران را داد دست یه عده و بقیه اش و هم می دونید که شهردار شد برادر فلانی و مدیر روزنامه همشهری رو هم دادند دست شیخ که دیگه همشهری رو ندیدیم و برگشتیم رو شرقدیگه الان کسی نیست همون اشکال ها رو بگیره که مثلا همشهری مال شهرداری تهرانه چرا توزیع سراسری داره(دقیقا همون اشکالی که اون موقع باهاش یه مدت جلوی توزی سراسری شو گرفتند)وصد البته ای خواهر خوانده جدید کیهان روز به روز برگشت تا اینکه یه چند مدت خبرنگارشو سر چیز مسغره انداخت بیرون و امروز هم که تو رادیو فردا خوندم که "اختلاف ميان روزنامه نگاران و مديريت تازه روزنامه همشهري بالا گرفت می خواستم پیشنهاد بدم الان که مشکل پیش اومده شیخ بیاد همه رو بندازه بیرون بعد همشهری رو هم اسمش رو عوض کنه بگذاره کیهان رنگی بعد همون مطالب کیهان و با عکس های رنگی چاپ کنه دیگه نیازهم نیست که پول خبرنگار بدی.تازه ادارات که مجبورند کیهان رو بخرند از این به بعد مجبورمی شند کیهان رنگی(همشهری سابق)رو هم بخرند .حتما روش فکر کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
برای اینکه اولین کسی باشم که دارم کامنتهامو میخونم، بعد از خوندن منتشر میشوند. ممنون از نظرتان