دوشنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۹۰

آخرین لحظات


آخرین دقایق ۲۱ آگوست هست. از دیروز نیروهای مخالف دیکتاتور لیبی به سمت طرابلس حرکت کردند. همه چیز برای ولی امرهای مسلمین خودخوانده داره به سرعت تموم میشه. یکی از پسراش محمد تسلیم شده و دیگری دستگیر شده. مردم تو بن‌قاضی دارند رفتن رهبرشون و رسیدن به آزادی رو جشن میگیرند. خیلی از قسمت‌های طرابلس هم دست مردم افتاده و چنین جشن‌هایی اونجا هم برقراره. تو یه روز سه بار قذافی پیام داده که طرفداراش رو هر بار به مقاومت دعوت میکنه. نگران ساختمان‌های طرابلس زیبا هم هست. 
یه بار دیگه تو همین سال انگار قراره دنیا با یکی دیگر از این دیکتاتورهای مخوف خداحافظی کنه. شنیدن مخالفین و دیدن آنها برای شخصیت هایی چون او اینقدر سنگین هست که حاضرند به خاطرش کشور رو به ورطه نابودی و اشغال بکشانند. سنگرها یکی یکی برای دیکتاتورها داره فرو میریزه و این مردم و نهایتا خواست آنها است که پیروز خواهد بود. هر کسی که سر راه باشد رو نیز با خود خواهد برد حتی اگه قذافی قهرمان ۴۰ سال پیشی باشد که کشورش رو از زیر سلطه استعمار نجات داده باشد.

 به نظر هم فرمولی تو همه این حرکت ها مشابه بوده. نارضایتی ها اغلب و اکثرا نیازهای کاملا روزمره و درخواست های کاملا پایه است. همه و همه نیز ناشی از سرانی متوهم که جز بدبختی به ارمغان نیاوردند. زمانی هم فرصت بروز یافتند که حرمت حکومت‌هایی که خودشون رو مقدس میدونستند ریخته. خدمت همه عمله ظلم های وطنی که هنوز هم با جلبک جلبک کردن ارضا میشند و لذت میبرند، خطر جای دیگری است. کمی دورتر از نوک دماغتان رو ببینید. خیل بیکاران مملکت و مشکلات اقتصادی ارمغان احمدی نژاد و حمایت های بیدریغ کل سیستم ما رو هم به ته همون دره ای خواهد برد که قبلی ها رفتند. ای کاش عاقلی باقی بود هنوز در این سیستم.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

برای اینکه اولین کسی باشم که دارم کامنتهامو میخونم، بعد از خوندن منتشر میشوند. ممنون از نظرتان