پنجشنبه، اسفند ۰۲، ۱۳۸۶

اولین روزهای کاری

ما از دو روز پیش رفتیم سر کار. در کل رفتن سر کار کلا با همه تجارب زندگی فکر کنم فرق میکنه و اینجایی هم که ما می‌ریم علیرغم همه خوبی‌هاش ولی کلا با جو دانشگاه و درس و تحصیل متفاوت است. ولی در کل در همین دو روز هم تجارب خیلی خوبی واسم داشته، و جو کمکی که بین بچه ها هست خیلی مفیده، مخصوصا برای کسایی مثل ما که تازه واردند، تا بیاند جا بیافتند تو سیستم طول میکشه و کمک بقیه مخصوصا دوستای خود آدم خیلی مفیده. این از این و توصیه من هم اینکه حتما تجربه کار خودش تجربه خیلی مفیدی هست و سوای عوالم آکادمیک، نکات بسیار مهم و عملی برای یاد گرفتن داره که شاید تو طول تحصیل نشه یاد گرفت.

شرکتی که ما می‌ریم تو شمال شهره و ما هم تو این چند سال همش چسبیدیم به آزادی، با رفتن به شمال شهر تازه آدم می‌فهمه که بابا تهران که میگن منظور کجاست! و بچه تهرون‌ها کیاند!! خودتون انصاف بدید پارک وی کجا و آزادی و پارک‌سوار کجا. خدا به خیر کند!
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

برای اینکه اولین کسی باشم که دارم کامنتهامو میخونم، بعد از خوندن منتشر میشوند. ممنون از نظرتان