امروز بالاخره بیست و پنجم رسید. دیروز همین موقع بسیار نگران امروز بودم. حضور مردم به گواه همه شاهدان عکس ها و ویدیو ها بی نظیر بود بعد از اینهمه سرکوب. همه کسانی که امروز اومدند در شرایط بسیار خطرناکی با پذیرفتن ریسک بالایی خیابان های تهران رو پر کردند. به خدا دست مریزاد دارند همه انهایی که امروز رفتند. کل امروز رو با خوندن خبرها فقط در حسرت بودن در خیابان های تهران به سر بردم.
یکسال بود که از آخرین مراسم تدفین فتنه میگذشت (چون دفن این جسد بارها صورت گرفته انگار). واقعیتی که دوباره و چندباره خودش رو نشون داد. یکسال فرصتی رو رسانه های جمعی داخل به جای استفاده از آن برای ایجاد همدلی با تمام قوا یکطرف رو کوبیدند و با بی شرمی تمام معترضین رو عمال اسراییل و آمریکا خواندند. یکسال گذشت با خیال خام اینکه مردم رو از ترس برگردانده اند سر زندگی. ولی انگار خیلی سخت است شنیدن صدای ملت. نمیفهمند که ملتی که یکسال تمام با تمام قوا داره تحقیر میشه ساکت ماندنش دلیل پذیرفتنن نیست. چطور میتوان انتظار داشت بخش عظیمی از مردم رو کلا از پروسه حکومت حذف کرد؟ یکسال تمام فرصت داشتید به جای اینکه این جامعه دوشقه رو به هم پیوند بدید هی بر طبل فتنه و تفرقه بکوبید. بابا درد دارد اینهمه تحقیر ملت. حکومت تنها با تقسیم و اشتراک قدرت هست که میتوند دوام داشته باشد. از هفته پیش خبرگزاری ها دولتی دارند یکسر برای مردم برای کشتار خط و نشان میکشند. برای چی؟ که جری تر کنید ملت رو؟ که خشنتر کنید که سرکوب آسان تر باشد؟ هر یه نفری که زندانی میشه فامیل و خانواده ای داره که با این احکام مسغره و مضحک، حبسهای طولانی مدت و اعدامها تان بذرت نفرت رو میکارید در دلهای مردم سرزمین خودتان. آقای جنتی تشریف بیار باز بگو که "قوه قضاییه کشتید؟ خوب کردید بیشتر بکشید".
خشم ملت رو از سال پیش بارها دیدید. بارها اثبات شده که حتی با شرایط بسیار شدید امنیتی و سرکوب وحشیانه مردم باز حضور دارند فقط جریترشان میکنید. ایضا به بخش دیگر نیز جسارت بیشتر و حقای میدید برای توهین. همان طرف مقابل را محق میکنید که در روزنامه رسمی کشور مثلا پیغام بدهد که همه طرفداران موسوی را هر کجا دیدیم به خاطر ثوابش خواهیم کشت (نقل از روزنامه نجس کیهان). همان طرف مقابل رو به تبعیض در جایگاهی قرار میدید که برای خود سهم بیشتری بخواهد. مگر نه اینکه برای حکومت مردم بایستی یکسان باشند در حقوق؟ چطور میتوان با توهین و تحقیر شبانه روزی یه ملت انتظار داشت قانع بشوند و برگردند سر خانه زندگی مثل روز اول.
اینبار به شهرهای دیگر هم کشیده شده بود. شیراز و اصفهان و نقاط دیگر. مردمی که درد دارد، تحقیر شده، وحشیانه کتک خورده، زندانی شده، شهید داده، حرفی دارد که با ایمان به آن پای همه هزینه هایش تاکنون ایستاده، همین مردم در جامعه امروز ایران کوچکترین سهمی از قدرت را که ندارد هیچ، هر روز به صورت شبانه روزی از صدا و سیمایی که پولش اش را با مالیاتش تامین میکند فحش میخورد، انگ مزدور اسراییل بودن میخورد. ساده انگارانه نیست اینکه فکر کنیم خاموش خواهند شد. هر روز هم تهدید میشود توسط شورای نگهبان که حتی محدودتر هم خواهند شد. وقتی عملا و با تبلیغ قراوان دارند میگویند که همه راههای دمکراتیک و از طریق رای را خواهیم بست پس چه انتظاری میتوان داشت؟
این همان شیوه حکومتی را باعث شده که آبروی شیعه و مسلمان را در دنیا ببرد. باعث شده که هر حرکت انقلابی و اسلامی در دنیا ابتدا سریع برائت خودش را از شیوه ما اعلام کند. همین را میخواستیم سی سال قبل؟
کوچک تا بزرگ این مملکت در این یک سال فحش داد، از میکروب خواندن ملت تا بزغاله و گوساله خواندن آنها. اگر به نظرتان نتیجه نداده راهتان را عوض کنید تا دیر نشده. دود آنروز به چشم همه خواهد رفت.
هفته وحدت را چه زیبا با چماقهاتان به استقبال رفته اید برادران، خون ها رو از رو باتوم هاتون بشوید آماده باشه برای تدفین دوباره. خسته نباشید.
امروز نیز جزیی از تاریخ این سرزمین بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
برای اینکه اولین کسی باشم که دارم کامنتهامو میخونم، بعد از خوندن منتشر میشوند. ممنون از نظرتان