یکشنبه، تیر ۱۲، ۱۳۸۴

سپاس

در همین ابتدا از همه دوستانی که لطف داشتند و با میل یا کامنت تسلیت گفته بودند ممنونم . وامیدوارم که زندگی همه تون خالی از لحظاتی چون از دست دادن نزدیکان و عزیزانتان باشد.
تو این چند روز فرصت اینترنت نبود .ولی حالا که فرصت شده و امده ایم باز می بینیم که نه تنها این ملت یقه احمدی نژاد رو ول نکرده بلکه یه عده دیگه هم تازه حالا یادشون افتاده یقه این بابا رو بگیرند.خلاصه کاری نداریم که چنین چیزی باشد یا نباشد که البته چند نفر هم چون حجاریان ، ابتکار واونایی که بودند تکذیب هم کرده اند ولی چیزی که مطمنا درست اینه که این آدم یه نمه مشکوک است وگرنه خود باهنر گفته که وقتی میخواستند برای شهرداری تهران انتخابش کنند وزارت اطلاعات مخالفت کرده بود .بهرحال خدا عاقبت ما را با این مملکت امام زمان ختم به خیر کند .با همه اینا فکر نکنم تو داخل این چیزا برای خود احمدی نژاد بد بشه .فرداست که مثل زمان دادگاه میکونوس راهپیمایی حمایت براش ترتیب بدند و کلی هم کیف کنه .
اونروز که داشتم آخرین پروژه درسی دوره کارشناسی رو هم داشتیم مینوشتیم به فکرم افتاد که این همه مقالات یا تحقیق هایی را که به اساتید داده ایم ویا برخی نوشته هایی که اینطرف آنطرف چاپ شده را روی اینترنت هم بگذاریم شاید به درد کسی بخورد .من خودم شخصا فکر نمی کنم اساتید بجر همان چند ثانیه نیم نظری که داری پروژه رو تحویل میدی به پروژه یا تحقیق میاندازند بعدا عمرا بخواهند لایش را هم باز کنند. البته شاید هم حق داشته باشند کاری ندارم علت این حرف هم اینه که یه بار هم تو این 4 سال ندیدم که مثلا چند روز بعدش استاد صدات بکنه و در مورد مطلبت ات چیزی بپرسه ،اشکالی بگیره ویا هر چیزی که نشان بدهد این آدم لای تحقیق ات را باز کرده است.نمی دونم نظر خاصی اگه کسی داشت حتما بگه در مورد اینکه تو همین پست های وبلاگ فرار بدم یا مثلا تو یه فضای دیگه .

۱ نظر:

برای اینکه اولین کسی باشم که دارم کامنتهامو میخونم، بعد از خوندن منتشر میشوند. ممنون از نظرتان