پنجشنبه، تیر ۲۳، ۱۳۸۴

no title

این تابستان قرار است اگه خدا وبندگان صالح اش در زمین اجازه بدهند، بنده به خدمت مقدس کار آموزی بروم . برای درست کردن یه کاراموزی که نه قرانی برای بنده منفعت دارد ونه زیانی برای حضرات بایستی چندین و چند پارت جور کرده ایم . واقعا این مملکت تو این جور موارد خداست . حالا اصلا هم نپرسید که برای کار آموزی که این طوری باشد برای کار پیدا کردن به چه شکل خواهد بود و بایستی برایش چند نفر از این کدخداهای جزایر دولتی را ببینیم الله اعلم. کسی هم اصلا نمی پرسد که لااقل چه رشته ای میخوانی البته پرسیدند ولی بعد از موافقت کردن تازه یادشان افتاد . «اللهم اجعل عاقبته امورنا هر جوری که دلت میخواد و راضی هستی برای ما دیگه زیاد فرقی نداره».
این نماینده ما هم بد جوری چسبیده به ریس جمهور منتخب احتمالا قرار است پستی برایش در نظر گرفته شود. فقط خواستم اینجا یادآوری کنم که خانوم شایق تو که وکیل مایی از طرف ما روی ماه احمدی نژاد را ببوس .

۱ نظر:

برای اینکه اولین کسی باشم که دارم کامنتهامو میخونم، بعد از خوندن منتشر میشوند. ممنون از نظرتان