برای کسی که آزاد میشه از این چهار دیواری
برای من که در سال های دهه 70 دانش آمووز بودم، آیت الله منتظری شاید بسیار تحریف شده است. ما که ندانسته در سال های راهنمایی به راهپیمایی های اعتراضی برده میشدیم که بی خبر از همه جا به عنوان سیاهی لشگر، علیه کس خاصی شعار دهیم. واقعا بعدها چنین خاطراتی جزو منفورترین خاطرات کودکی قرار میگیرند. و صد البته نفرت و خشم بیشتر از انسان های پستی که از معصومیت کودکانه دانش اموزان سو استفاده میکنند.
برای من که در سال های دهه 70 دانش آمووز بودم، آیت الله منتظری شاید بسیار تحریف شده است. ما که ندانسته در سال های راهنمایی به راهپیمایی های اعتراضی برده میشدیم که بی خبر از همه جا به عنوان سیاهی لشگر، علیه کس خاصی شعار دهیم. واقعا بعدها چنین خاطراتی جزو منفورترین خاطرات کودکی قرار میگیرند. و صد البته نفرت و خشم بیشتر از انسان های پستی که از معصومیت کودکانه دانش اموزان سو استفاده میکنند.
هنوز هم یادم میاید آن راهپیمایی کذایی و مسغره و انتشار نامه امام (که البته به درستی و نادرستی اش کاری نداریم) چه تصویری از ایشان برای مان ساخته بودند. کسی دیگر نمی دانست که همین انسان سال ها پیش در دو قدمی چنین پستی، عطای رهبری را به لقایش بخشیده بود، تا پناه مردم باشد، همان زمانی که خیلی ها بی محابا به قکر حذف مخالفان به هر قیمتی و به هر نامی بودند. اینکه برای توجیح افکار عمومی تنها برچسبی از عناوینی چون مجاهد و منافق و ضد ولایت فقیه کافی بود. اما کسی که به حقیقت دنبال پست و مقام بود لابد بایستی میدانست که سکوتش به یقین در اینده نزدیک او را به چنین منسبی میرساند، اما انتخاب کرد که ساکت نباشد و هر کجا در برابر ناعدالتی اعتراض کند، حال چه در دوران استبداد شاهی باشد یا دورانی که خود از پایه گذارانش حساب میشود.
اما اکنون میتواند آسوده بخوابد که لااقل دین و آخرتش را به خاطر دنیای دیگران نفروخته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
برای اینکه اولین کسی باشم که دارم کامنتهامو میخونم، بعد از خوندن منتشر میشوند. ممنون از نظرتان