جمعه، آذر ۰۴، ۱۳۹۰

گوسفند و تکنولوژی

من یه دوستی اینجا دارم که اینا رو سنسور های وایرلس برای ثبت سیگنال های حیاتی و اینجور چیزا کار میکنند، البته خوب برا آدم. یعنی ادما یه سنسور کوچیک بچسبونند رو سینه شون و بعد سنسوره این سیگنال ها رو ثبت میکنه و میفرسته به پزشک. 
حالا اما هفته پیش انگار یه مشتری هم براشون از دامپزشکی پیدا شده و قراره همین ها رو رو گوسفندها بچسبونند و تست بگیرند. حالا کلا جدای از تصور کمیک گوسفند با این دم و دستگاه ها و سنسورها که به خودی خود فان هست، اما طنز اصلی اتفاقاتی است که در حواشی این تست ها انگار اتفاق میافتد. 
حالا این یه عکسی از یکی از این گوسفندهای زبون بسته است که این کابل و اینا بهش وصل شده. یعنی به شخصه بعد از دیدن این عکس تا یه ساعت مثل دیونه ها دارم به معصومیت این گوسفنده با این گردن کج کردنش میخندم.
  

البته حالا این سوای اتفاقاتی است که انگار در حین این تست ها اتفاق افتاده. مثلا یه روزش هم که تست تو فضای باز بوده حالا اینا بدو گوسفندا بدو. یه بارش هم انگار یکی از این خانوم‌های گوسفنده برداشته کابله رو خورده، حالا اینا هی گشتند دنبال کابل که دیدند انگار یه گوشه دیگه کابله رو بعد از خوردن تف کرده یه گوشه.
حالا البته بهانه این پسته همین تصویره بود که گفتم بگذارم اینجا. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

برای اینکه اولین کسی باشم که دارم کامنتهامو میخونم، بعد از خوندن منتشر میشوند. ممنون از نظرتان