امروز دوباره پس از یک مدت طولانی دوباره رفتم دانشگاه همه جا امن وامان بود و بیشتر بچه ها هم بودند خوب ما هم که امسال پیشکسوت های این دانشگاهیم امسال وعرفا و شرعا و قانونا جزو اولین گروهی که قراره انتخاب واحد کنیم امروز که لیست رو نوشتیم باشد که فردا واحد هایمان را هم انتخاب کنیم !
امروز سر قضیه بازداشت ها وادامه فشارها می خواستم بنویسم این موارد یک جورایی برای اندازه گرفتن استانه تحمل مردم هم هست واقعا ادم وقتی دقت می کنه می بینه چقدر مخ اینا کار می کنه یا شاید هم بشه گفت بزرگترین تجربه رو از نظام قبلی همین رژیم فعلی خودمان گرفته ولی به شیوه معکوس !
اگه الان به درستی به وعده هایی که داده بودند عمل کرده بودند و خواسته اساسی مردم نیز محقق شده بود در همه زمینه ها الان میشد کسی رو به خاطر افکارش برد زندان یا حتی بسیار بیشرمانه تر به خاطر افکار بچه اش دستگیر کرد میشد یک عده احمق رو یه جا هایی به کار گماشت که هیچ کس یارای نقد هم نداشته باشد .اگه بیست وپنج سال پیش ملت ما به خاطر ازادی به خیابونها ریخته اند امروز پس از اینهمه سال ما ازادی ها صد واندی سال پیشمان را به یاد اورده و به حداقل هایی از انها راضی باشیم.
امروز یک داستان دیگه ای هم یادم افتاد اینکه می گن حاکمی بوده که این حاکمه هر کاری می کرد که لج ملت رو در بیاره ولی برعکس ملت کاری نداشتند تا اینکه یه روزی از اینهمه بی تفاوتی خسته می شه و دستور می ده از این به بعد هر کی خواست از شهر خارج بشه باید ترتبش رو مامور های دولت بدند و.. تا اینکه باز هم صدایی بلند نمی شه و خود حاکم لباس می پوشه ومیره قاطی مردم میبنه که بعله چادر هایی برپا کردهاند در ورودی شهر ومردم جلوش صف کشیده اند و میره از یکی می پرسه که جریان چیه و اونم کامل قانون جدید رو تعریف می کنه حاکم اینبار میپرسه که چرا اعترض نمی کنید ؟ یکی از همون افراد میگه که پدر جان کار ما از این حرفا گذشته فقط کاش لطف کنند تعداد این چادر ها رو اضافه کنن که مردم معطل نشند!!!!!!!! اره
الان کار ما هم شده مثل همان مردم که فکر کنم با تعیین لباس و نحوه برخوردها دیگه کم کم داریم به این مورد اخری هم می رسیم.
اینو حتما گوش کنید(کوچه لر ه سو سپ بیشم- فلش ترکی) از رشید بهبودف
امروز سر قضیه بازداشت ها وادامه فشارها می خواستم بنویسم این موارد یک جورایی برای اندازه گرفتن استانه تحمل مردم هم هست واقعا ادم وقتی دقت می کنه می بینه چقدر مخ اینا کار می کنه یا شاید هم بشه گفت بزرگترین تجربه رو از نظام قبلی همین رژیم فعلی خودمان گرفته ولی به شیوه معکوس !
اگه الان به درستی به وعده هایی که داده بودند عمل کرده بودند و خواسته اساسی مردم نیز محقق شده بود در همه زمینه ها الان میشد کسی رو به خاطر افکارش برد زندان یا حتی بسیار بیشرمانه تر به خاطر افکار بچه اش دستگیر کرد میشد یک عده احمق رو یه جا هایی به کار گماشت که هیچ کس یارای نقد هم نداشته باشد .اگه بیست وپنج سال پیش ملت ما به خاطر ازادی به خیابونها ریخته اند امروز پس از اینهمه سال ما ازادی ها صد واندی سال پیشمان را به یاد اورده و به حداقل هایی از انها راضی باشیم.
امروز یک داستان دیگه ای هم یادم افتاد اینکه می گن حاکمی بوده که این حاکمه هر کاری می کرد که لج ملت رو در بیاره ولی برعکس ملت کاری نداشتند تا اینکه یه روزی از اینهمه بی تفاوتی خسته می شه و دستور می ده از این به بعد هر کی خواست از شهر خارج بشه باید ترتبش رو مامور های دولت بدند و.. تا اینکه باز هم صدایی بلند نمی شه و خود حاکم لباس می پوشه ومیره قاطی مردم میبنه که بعله چادر هایی برپا کردهاند در ورودی شهر ومردم جلوش صف کشیده اند و میره از یکی می پرسه که جریان چیه و اونم کامل قانون جدید رو تعریف می کنه حاکم اینبار میپرسه که چرا اعترض نمی کنید ؟ یکی از همون افراد میگه که پدر جان کار ما از این حرفا گذشته فقط کاش لطف کنند تعداد این چادر ها رو اضافه کنن که مردم معطل نشند!!!!!!!! اره
الان کار ما هم شده مثل همان مردم که فکر کنم با تعیین لباس و نحوه برخوردها دیگه کم کم داریم به این مورد اخری هم می رسیم.
اینو حتما گوش کنید(کوچه لر ه سو سپ بیشم- فلش ترکی) از رشید بهبودف
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
برای اینکه اولین کسی باشم که دارم کامنتهامو میخونم، بعد از خوندن منتشر میشوند. ممنون از نظرتان