دوشنبه، آذر ۲۳، ۱۳۸۳
خاتمی
تنها دليل نوشتن اين حرفها اين بود که می خواستم بگويم خاتمی در اين مدت آرام بود تمامی حرف ها و ناسزاگويی ها را با آغوش باز و البته با خنده تلخ هميشگی اش پذيرفت و اگر هيچ چيز را نداشت سعه صدر زيادی را داشت بگذريم از اينکه همين سعه صدر زيادی خاتمی بود که کمر اصلاح طلبان را شکست .
سکوت ... از 18 خرداد 80 تا 16 آذر 83 و بالاخره خاتمی سکوت را شکست .
خاتمی به جمع جوانان دانشجويی رفت که سه سال پيش به طور همه جانبه حامی او بودند . رفت تا با آنان درد دل کند اما نمی دانست و يا نمی خواست باور کند که آنان ديگر جوانان سه سال پيش نيستند و از او شاکی اند و به خاطر سکوت مرگباری که در پيش گرفته از او ناراضی اند و حاضر نيستند به همين راحتی خاتمی را ببخشند چون بهايی که آنان در حمايت از خاتمی پرداخته بودند بسيار گران بود .
حرفهای آن روز خاتمی از جنس حرفهای هميشگی نبود و لحن حرف زدنش تغيير کرده بود البته سمت و سوی شعار های دانشجويان حاضر نيز تغيير کرده بود و به گونه ای می شود گفت که هر دو با دلی خونين و جريحه دار به ديدار هم آمده بودند خاتمی که مثل هميشه دلش از دست سنگ اندازان و متعصبان کج انديش خون بود ولی همچنان قصد شکستن سکوت خود را نداشت و بهانه سکوتش را "تانگردی آشنا زين پرده رمزی نشنوی " می دانست اما دل جوانان دانشجو بيشتر از خود خاتمی خون بود از اينکه آيا بعد از گذشت 7 سال هنوز آنان آشنای اين پرده مرموز خاتمی نشده اند آيا آن تعدادی که به زندان افتاده اند و بسياری که شکنجه شده اند بهای مناسبی برای محرم شدن نزد خاتمی نبود که خاتمی حال را فراموش کرده و برای فردا سخن می گويد ؟
آن روز دانشجويان حق داشتند تا از دست خاتمی عصبانی باشند و با آن شعار ها به استقبال خاتمی بروند اما در مقابل, آن روز خاتمی حق نداشت عصبانی شود چون خاتمی فرصتهای بسياری را که بايد عصبانی می شد و اجازه بسياری از سوء استفاده گی ها را نمی داد از دست داده بود. ولی آن روز خاتمی از کوره در رفت و نتوانست به خويشتن داری اش ادامه دهد شايد آن لحظه خاتمی احساس حلاج را داشت. زمانی که مشتی رند را زر داده بودند تا به طرف حلاج سنگ اندازند و حلاج هيچ واکنشی به آنان نشان نداد و از دست کسانی که به طرفش سنگ می انداختند ناراحت نشد ولی وقتی دوست و مريدش شبلی از ميان آن مردم کلوخی به سمت حلاج پرت کرد حلاج ناراحت شد و گريست از او علت را پرسيدند که چرا اين همه به طرفت سنگ انداختند اما تو چيزی نگفتی واما از يک کلوخ ناراحت شدی حلاج در جواب می گويد که شبلی می داند که نبايد انداخت .شايد علت از کوره در رفتن خاتمی اين بود و دانشجويان را همچنان مريدان خود می پنداشت غافل از اينکه آن مريدان کينه ای سه ساله از اودر دل دارند . به هر حال خاتمی حق نداشت در آن شرايط و با چنان لحنی بر حاميان سابقش عصبانی شود .
در زير نظر خودم را در مورد بخش هايی از حرف های آن روز خاتمی می آورم شايداين حرفهای بسياری از شما هم باشد .
آن روز خاتمی وقتی متهم به عقب نشينی می شود می گويد من در مقابل هيچ شخص و هيچ چيزی عقب نشينی نکرده ام و فقط در مقابل نظامی که به آن معتقدم عقب نشينی کرده ام اما آيا اين به اين معنا نيست که خاتمی در مقابل تمامی کسانی که متعصبانه به اين نظام معتقدند عقب نشينی کرد و حتی جاهايی در مواجهه با خود نيز کوتاه آمد و از کنار خود نيز به آرامی گذشت و مگرنه اينکه خاتمی هميشه مصلحت را بر حقيقت ترجيح داده است ؟
خاتمی در جای ديگر می گويد که طلبکار است , طلبکار کج انديشان متعصب و طلبکار اصلاح طلبان جو زده . اما خاتمی بايد بداند که مردم بيشتر و حتی خيلی جدی تر از خاتمی طلبکار هستند . طلبکارِ خاتمی ای که در مقابل تمامی بدهکاران تنها کاری که توانست بکند سکوت بود حتی مردم ما دليل بدهکاری کج انديشان متعصب و حتی اصلاح طلبان جو زده را خود خاتمی می دانند چون خاتمی بود که با ضمانت آنها در پيش مردم به آنها دل و جرات داد و پای آنها را بيشتر به ميدان گشود . اگر واقعا خاتمی می خواست تجربه تلخ بعد از مشروطيت دوباره تکرار نشود آيا نمی توانست با حضور پر رنگ و بی باک خود جريان اصلاحات را هدايت کند ؟ اما تنها کاری که خاتمی مخصوصا در طول اين سه سال آخر کرد چيزی جز سکوت و گاهی نيز ممانعت در برابر اصلاح طلبان جو زده و تاييد و کوتاه آمدن در برابر کج انديشان متعصب نبود و حال بعد از هفت سال خاتمی طلبکار اين دو گروه است اما دريغ که نمی داند مردم طلبکار خود خاتمی هستند نه آنها .
خاتمی آن روز هشدار می دهد که آنهايی که با دين مشکل دارند حرف تازه ای نمی زنند ولی آيا خود خاتمی يا آنهايی که با دين مشکلی ندارند حرف تازه ای می زنندتا ما سراپا گوش به آنها باشيم ؟
در جايی ديگر وقتی خاتمی متهم به پشت کردن به ملت می شود می گويد که رويش به طرف آنهاست آری خاتمی راست می گويد او در تمام اين هفت سال به ما پشت نکرد هميشه رويش به طرف ما بود ولی متاسفانه چشم هايش را بسته بود و حاضر نبود چيز هايی را که در اطرافش می گذرد باور کند .
در جايی ديگر خاتمی با کنايه می گويد که انشاءالله بعد از من کسانی خواهند آمد که به گفته خود عمل می کنند و شما نتيجه عمل آن ها را خواهيد ديد ولی مگر نه آنکه ما خاتمی را به روی صحنه آورديم و 4 سال تمام فرياد حمايت از او را سر داديم تا ديگر نگران آينده نباشيم و دغدغه ترس از کسی که بر سر قدرت می آيد را نداشته باشيم و مگر نه اينکه خود خاتمی از زمينه سازی آينده ای بهتر سخن می گويد و حال بعد از 8 سال ما را از کسانی که در آينده به قدرت می رسند می ترساند مگر نه اينکه خود خاتمی اعتراف می کند که اصلاحات اگر هيچ ارمغانی نداشته باشد همين که معترضان در مقابل رئيس جمهور ايستاده اند و با کمال آزادی شعار می دهند و ديگر حکومت و دولت منتخب مردم يک لولوی زور گو نيست همين اندازه کافی است آری درست است همين اندازه هم اگر باشد برای همه قبول است اما آيا خاتمی می تواند ضمانت بدهد که همين شرايط اندک موجود در دوره های بعد که خاتمی وجود ندارد باقی بماند؟ درست است 7 سال همه توانستند دولت و شخص رئيس جمهورِ در حاشيه را به راحتی بکوبند و هيچ عکس العملی مشاهده نکنند اما اين تنها و تنها به خود دولتِ خاتمی و خود خاتمی منحصر می شود و نه به ديگر ارکان حکومتی و فکر نمی کنم اين دستاورد آنقدر ارزش داشته باشد که به آن تکيه کنيم و دلمان را به آن خوش کنيم .شايد دولت 8 سال برايمان لولوی زور گو نبود اما جور دولت را در اين مدت حکومت به اندازه کافی کشيد و مطمئنا به زور گويی دولت نياز نبوده که اجازه حضورش به مدت 4 سال ديگر داده شد.
متاسفانه خاتمی در قسمتی از سخنانش می گويد شما جوان هستيد و نمی دانيد مسئله چيست ولی مگر نه آنکه خاتمی هميشه جوانانی را که پشتوانه اصلی او بودند را به رخ همه می کشيدو جوان بودن حاميانش را مايه افتخار بر می شمرد ومگر نه اينکه خاتمی هميشه جوانان دانشجو را به نمايندگی ملت لقب می داد و حال خود همان جوانان را متهم به ادعای نمايندگی ملت می کندچه بر سر خاتمی صبور و محجوب آمده که ديگر جوانان حامی 3 سال قبل و البته شاکی حال را بر نمی تابد و در مقابل اعتراض آنان از کوره در می رود و آن سخنان را بر زبان جاری می کند سخنانی که همه ما انتظار داشتيم مخاطب آنها کج انديشان متعصبی که خود خاتمی هم از آنهاطلبکار است باشد . آن روز جوانانی که دادشان از ديکتاتورهايی که غير از خودشان را قبول ندارند به فلک می رسيد و مثل هميشه شکايت از آن ديکتاتور ها را به نزد خاتمی برده بودند اما با ناباوری تمام توسط خاتمی متهم به ديکتاتوری و رفتار خلاف دموکراسی شدند خاتمی در ادامه گفت "خدا نکند که آدم هايی که تحمل ديگران را ندارند به قدرت برسند "اما تمامی حرف دل ما اين است که حالا که به قدرت رسيده اند چه بايد کرد آيا سکوت چيزی را حل خواهد کرد ؟ در ادامه وقتی سخنان خاتمی پياپی توسط دانشجوها قطع می شود خاتمی با لحن تندی به آنان می گويد که در همه چيز انحراف ايجاد کرده ايداينجا هم نمی گذاريد حرفی زده شود ولی مگر خاتمی نمی داند فرصت های بسياری را که بايد حرف می زد و نزده بود را از دست داده است و مگر نه آنکه همين دانشجو ها بار ها و بار ها از خاتمی خواسته اند که حرف بزند و خاتمی هميشه با لبخند وسکوتش به آنها پاسخ داده است. اصلامگر خاتمی آن روز حرفی برای گفتن داشت که خواستار سکوت و آرامش دانشجو ها بود ؟کاش آن روز خاتمی مخاطب خود را درست می شناخت و کورسو های اميد مانده را خاموش نمی کرد و با تامل بيشتری سخن می گفت . کاش خاتمی سکوتش را ادامه می داد و همانند سه سال گذشته به جمع حاميان سابقش نمی رفت .
با همه اين حرف ها و با همه رفتار هايی که آن روز از خاتمی ديدم همانند بسياری دلم برای خاتمی سوخت اما نه از جنس دلسوزی آن برادر بسيجی که يادآور قصه خاله خرسه است دلم برايش می سوزد چون بی مهری های دوست و دشمن را با هم ديد و هيچوقت نتوانست حرفهايش را بزند و راهی را که مقتدرانه و با حمايت موج عظيمی از ملت آغاز کرده بود نتوانست به پايان برساند و هميشه شکايت ها و گلايه هايش را در لفافه ای پيچيد ونتوانست هيچ کاری در مقابل کسانی که هم در مقابل او و هم در مقابل ملت او ايستاده بودند بکند و سکوت کرد تا بالاخره عصبانيت و از کوره در رفتنش را نثار دانشجويانی کرد که به او هويت داده بودند . شايد خاتمی هيچوقت خود را به خاطر حرفها و رفتار آن روزش نبخشد .
کاش خاتمی مثل ديگر به قدرت رسيده ها بود اين طور راحت تر می توانستيم حرفهای آن روزش را تحمل کنيم وحتی خيلی راحتتر می توانستيم بد وبيراه نثارش کنيم و خودمان را خالی کنيم اما گذشته ای که خاتمی دارد مانع از اين کار می شود و هنوز دلم می خواهد خاتمی زخمی را که در طول سه سال به وجود آورده و حالا در 16 آذر 83 به روی آن نمک ريخته طوری التيام بخشد و در اين مدت کوتاه باقی مانده چشم هايش را باز کند تا حقايق را ببيند و تنها به معذرت خواهی از ملت اکتفا نکند چون رنج های به وجود آمده در اين 4 سال با معذرت خواهی از بين نمی رود .
هر چند که ديگر خيلی دير شده اما بايد به خاتمی گفت : مازياران چشم ياری داشتيم.
یکشنبه، آذر ۰۸، ۱۳۸۳
تیر خلاص
..........
لا خليج المجعول العربي! فقط خليج البالكل الفارسي! انت فهمت؟ لا خليج العربية في الكل الدنيا و الاخرة. ولاكن هنالك الخليج
الفارسي في الشرق الاوسط. هذا الخليج المبين
سایت هک شده arabic.arabian-gulf.info
شهر دل
2--کوچه شهر دلم از صدای پای تو خالیه
کوچه شهر دلم بی تو کوچه غمه
این اهنگ فریدون فروغی رو اگه تا حالا مثل من نشنیدید پس دیگه از دست ندید و سریع برید دانلود کنید که واقعا عالیه.کوچه شهر دلم --فریدون فروغی (از وبلاگ کوزه )
اگه تا حالا نرفتید لیست وبلاگ های برگزیده بخش مسابقه رادیو المان(DW Best of Blogs contest)رو نگاه کنید پس بدانید و اگاه باشید که باز این حسین اونجا هم هست علاوه بر خودش تا همین جا رسیدنش هم کلی برای وبلاگ های فارسی خوب میشه که اصلا رادیو المان حساب نکرده بود پس اگه خواستید کمک کنید که بالاتر بره کل رای دادن بیشتر از دو دقیقه طول نمی کشه(ماکزیمم اش)
رای بدهید به فتوبلاگ در بخش وبلاگهای موضوعی
رای به وبلاگ انگلیسی در بخش وبلاگ روزنامهنگارانه به زبان انگلیسی
جمعه، آذر ۰۶، ۱۳۸۳
خلیج فارس
1-مساله این national geographyکه در اهم این امور است . دیگه کم مونده که رو نقشه خود ایران هم بنویسند "جمهوری عربی ایران" . که به نظر من این اقدام که بچه های وبلاگ نویس شروع کردند خیلی می تونه تاثیر گذار باشد و مساله این بمباران گوگل خیلی عالیه ولی تنها چیزی که اینجا می مونه و همه هم می دونیم اینه که همه اینا یازم و نه کافی است .این اقدام در حد سمبلیک عالیست و لی بایستس اقدامات دیگری نیز در کنار این قضیه باشه تا بتونه همه این اقدامات اثر خودش رو بگذاره.
2- مساله دیگه فرق اقدامات که خودجوشند با اقدامات دولتی است که خیلی جالبه.مثلا فکر کنید الان دولت زبانم لال می خواست یکذره قاطع تر حمایت کنه. اونوقت تو اخبار ساعت 2بیانیه و ابراز همدردی بود که سرازیر می شد از طرف دولت فخیمه جمهوری اسلامی که همه شدیدا این مساله رو تکذیب می کردندو اصلا منکر وجود یه همچین چیزی. شب ساعت 9 تازه شدیدا محکوم می کردندو فردا شب هم بایستی شعار مرگ بر national geography می دادیم و صبح هم راهپمایی و دوباره فردا صبح همه چیز تعطیل. ولی اینجا مساله فرق می کنه و این اقدامات علیرغم سمبلیک بودن بسیار تاثیر گذار تر از اقدامات دیگه است.
3- برای دوستایی که می خواند لینک بدهند برای اینکه این قضیه بهتر بتونه تو گوگل page rank صفحه رو بالا ببره تو یه پست خاص به این قضیه اشاره کنید عنوان پست رو هم مرتبط انتخاب کنید. تو اون پست خاص هم برای جلب موتور های جستجو از key word های خاص بیشتر وبه هر بهانه ای استفاده کنید و لینک کنید. چون عباراتی که به صورت head line هستند بیشتر مورد توجه هستند پس حتما سعی کنید که لینک پست رو حتما به صفحه مورد نظر بگذارید . تا حتما وقتی قراره این بمب گوگلی مون بترکه ابرو مند باشه .بعد هم این که حتما این لینک رو د ر کنار وبلاگ یا سایتتان نیز قرار دهید. اطلاعات بیشتر در مورد بمب گوگلی
Goole Bomb
اگه هم از این اقدام ناراحتید و می خواهید اعتراض کنید اینجا را امضا کنید
4-تو این مدت گوگل یه سرویس بسیار مفید دیگه هم برای هدفمند کردن جستجو ایجاد کرده که خیلی مفید است.برای دانشجویان لینک http://scholr.google.com/
5-حالا که صحبت موتور های جستجوست نیز در اخر از دوست عزیزی که بدنبال جستجوی "دختر " اومده اینجا رو پیدا کرده از صمیم قلب پوزش می طلبم. نمی دونم چی نوشتم که گوگل اینجا رو با میدون ولیعصر عوضی گرفته. ولی یه خواهش هم از این دوست عزیز . که اگه تونستید پیدا کنید بدهید بگذارم اینجا که اگه ملت خواستند مثل شما جستجو کنند بیاند اینجا لااقل دست خالی برنگردند و من هم شرمنده اشون نشم.
Arabian gulf
The Gulf You Are Looking For Does Not Exist. Try Persian Gulf.
The gulf you are looking for is unavailable. No body of water by that name has ever existed. The correct name is Persian Gulf, which always has been, and will always remain, Persian
خليج العربي ، arabian gulf
The Gulf You Are Looking For Does Not Exist
چهارشنبه، آبان ۲۰، ۱۳۸۳
احیا
امروز داشتم تو اتوبوس می اومدم به شهرمون با یکی نشسته بودیم که طرف توی نیروی انتظامی بود خیلی جالب بود حرف هایی که میزد ادم شاخ در می اورد اولا که می گفت از وقتی که جریمه ها رو زیاد کردند ابدا تاثیر مثبتی در میزان تخلف نداشته و میگفت همه این چیزایی که میگن کشکه!تو راه که داشتیم می اومدیم چند تا از خواهران بسیجی هم نشسته بودند ردیف جلو که فکر کنم حقوق می خوندند که داشتند بلند بلند حرف می زدند که ما یه اشاره به این اومدیم که بابا شما یه تذکر منکراتی به اینا بده که اقا تازه سر دلش باز شد که دیدیم بله حاج اقا کلی دوست دختر داره !! تازه استدلالات جالبی داشت فکر کنم طبق گفته های خودش تقریبا نصف دخترای شهری که این توش خدمت می کنه با این دوست اند .یه چیز جالب دیگه هم اینکه چند تا هم دوست خانم داشت که این یکی واقعا محشره!! وقتی هم از من پرسید من گفتم که نه بابا ما دوست دختر نداریم باور نمی کرد البته منم جای اون بودم شونصد تا هر روز دوست پیدا میکردم .خب ادم صبح تا شب یک الگانس با یه راننده زیر پاش باشه نتونه دوست پیادا کنه پس قراره من پیدا کنم؟ تازه بعدا هم که باورش شده بود به من گفت می خوای واست پیدا کنم (!!؟؟!!)انگار که داره سیگار تعارف کنه خیلی ادم جالبی بود در کل .
در ضمن کتابی که نوشته بودم اون روز تو قسمت پر بیننده ترین لینک ها بود در ضمن برای کسایی هم که اشکالاتی پرسیده بودند حتما جوابشان رو خواهم داد مطمنا.باز از همه دوستانی که لینک داده اند ممنونم.
چهارشنبه، آبان ۱۳، ۱۳۸۳
شنبه، آبان ۰۹، ۱۳۸۳
در مورد کتاب
یکشنبه، آبان ۰۳، ۱۳۸۳
بریدن سر یا کوبیدن پتک
نمی دونم این خل بازی های یه عده احمق تو عراق برای اینا انگار خیلی جالب اومده اخه اعتراض به سانسور گزینشی چه ربطی داره به اقدام برای براندازی؟؟خوب عزیز دل برادر وقتی نظام شما قرار باشه با عوض کردن اسم چند وبلاگ برافتد و نیاز به قربانی کردن سیصد واندی ادم داشته باشد که خیلی بده که؟اره داداش من شما برید فکر جاهای دیگه باشید کارهایی که امثال شما می کنند کم وجهه(البته اگه تا الان چیزی مونده باشه)این مملکت رو تو دنیا خراب نمی کنه که حالا بخواید این کار ها رو هم اضافه کنید.البته نمی خواستم جوابی برای این مورد بنویسم چون خنده دار تر از چیزی است که بشه بهش جواب داد ولی خوب کسی هم منکر این قضیه نیست که اصولا مملکت الان دست هم ایناست.ولی خدایی کوبیدن با پتک تو سر ادم انصاف نیست خدایی بیاید این یه مورد رو قلم بکشید همون بریدن سر چشه؟؟؟اقا تو رو خدا این ماه رمضونی ما رو هم به لیت دوستانتان اضافه کنید هم اجر معنوی داره هم این که کلی ما رو خوشحال می کنید!!فعلا همین .الان یکی از بچه ها که منتظرمه منو قبل از این گروه میکشه
دوشنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۳
gmail to pop
یکشنبه، مهر ۲۶، ۱۳۸۳
روزه
با لا خره ماه رمضان امد و بركاتش رو هم قبل از خودش اورد بي انظباطي با توجيه همه كاركنان و بالاخص اساتيد عزيزمان !به هم ريختن ساعات درسي هم به علت حذف شدن فاصله ظهر و در نهايت غذاهاي دانشگاه براي اين ماه كه افطار و سحري رو يك جا سرو ميكنند و...
ضمنا چقدر دردناكه وقتي كه مي خوايند يك دعوتنامه gmailبراي يكي بفرستيد تازه بپرسه كه مثلا اصلا اين چيه ؟ در عوض ادم هايي هم كه نمي خوايد به خاطرشون دعوتنامه حروم كنيد چپ و راست ازتون دعوتنامه بخواند.
جمعه، مهر ۲۴، ۱۳۸۳
google desktop
لبخند رازی است
عشق رازی است
اشک ان شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم
مرا فریاد کن.
«شاملو»
قالب این وبلاگ دچار تغییراتی شده که از دو ستان می خوام اگه نظری در مورد خود وبلاگ و قالب و خلاصه هر چیز دیگه مربوط به اینجا رو بهم با mail یا comment اطلاع دهند.به نظر خودم که این حالت قرار گرفتن نوشته ها باعث می شه که را حت تر متون فارسی رابشه خوند تا شما چی فکر کنید؟
مسله دیگه مشکل از راست به چپ نوشتن بود که اباعث می شد به قول یکی از comment ها پس و پیش دیده بشه که دیگه حل شد البته من با ie که کار می کنم مشکلی نداره و بهترین حالت هم همون 1024*768 هست باز اگه تو مرورگر های دیگه مشکلی داره خوشحال می شم بهم اطلاع بدهید.
اگه اب دستتان است بگذارید زمین و این برنامه رو دانلود کنید.میشه گفت یه جورایی همه برنامه های تهیه شده توسط google عالیند ولی این یکی دیگه محشره . که میشه باهاش داخل کامپیوترتان هم جستجو بکنید دقیقا مانند حالت online و جستجو در شبکه!
بیست واندی سال پیش در چنین روزی....
راستی فردا هم تولد ماست .
پایدار باشید.
چهارشنبه، مهر ۲۲، ۱۳۸۳
پنجشنبه، مهر ۱۶، ۱۳۸۳
شكستي ديگر در كار نامه استكبار
هاشمی هاشمی تشکر تشکر!!!
بهش کم لطفی میشه یه همچین کارهایی گذشته از دامنه کم (یعنی فقط 14 وبلاگ)ارزش بسیار بالایی دارد وقتی که تو کشوری مثل المان دارند مسابقه وبلاگ نویسی با این گستره بالا برگزار میشه هنوز هم تو این کشور یه عده درک درستی از وبلاگ ندارند و خلاصه تنها یک نقطه بر مهم بودن وبلاگ که شرکتی مانند گوگل می یاد و بلاگ اسپات رو می خره (انگار این تشکر ما از اقای تمدن داره مثل بیانات امام جمعه ارومیه حضرت ایت الله حسنی این شاخه اون شاخه میشه و کم کم داره همه تقصیر ها می افته گردن مارگارت تاچر واون اصلاح طلبهاو بالاخص اونایی که بیل نمی زنند)الاقصه که به خاطر حمایتشان بسیار ممنونیم
مطلب بعد :این روزها همزمان با فرارسیدن ماه مبارک رمضان به ایام ا..با سعادت تولد اینجانب هم داریم نزدیک میشیم که البته دارای اعمال بسیاری است وفضیلت های بسیاری یرای انها ذکر شده (تولد این جانب دو روز قبل از کشف هلال امسال ماه توسط گالیله است)که صد البته یکی از اعمال این شب ها که توصیه فراوانی به ان شده و متواتر است گرفتن هدیه می باشد
هاشمی هاشمی تشکر تشکر!!!
علي اکبر هاشمي رفسنجاني ، سياستمدار پرنفوذ جمهوري اسلامي، از فرصت حضور امروز خود در سمينار فضا و امنيت ملي بهره گرفت تا به دنيا اعلام کند که جمهوري اسلامي موشکي دارد با برد دو هزار کيلومتر، همان حرفي که منابع خبري اسرائيل دو ماه پيش گفتند--رادیو فردا
اگه این حرف درست باشه که دیگر قلمرو های بلاد کفر و در راس ان اروپای عزیز هم داره کمکمک تو تیر رس می یاد و با این نبوغی که در این اقایان شاهد ان هستیم فکر بر چیدن کفر هم چندان دور از انتظار نیست اون وقت دقیقا همان روزی می یاد که بهش می گن اخرالزمون ولی از یه جهت عالی میشه بگذار این ملتی که دارند اونورا حال می کنند و تا کشورهایی مثل ایران براشون خطری نداشته باسند به اون جاشونه که دارند چه بلایی سر مردم خودشون می یارند بفهمند که این ملت داره چی از دست اینا می کشه!! اگه هم درست نباشه تنها حسنی که داره ملت امریکا رو می ترسونه که خدای نکرده به کری ترسو رای ندند که بیاد مثل اروپا با اینا کنار بیاد.
جمعه، مهر ۱۰، ۱۳۸۳
همشهری
چهارشنبه، مهر ۰۸، ۱۳۸۳
گیر از نوع سه پیچ
چند نفر از خوانندگان نوشته های من انتقاد کردند که چرا من جریانی که اصلا جدی نیست و اهمیتی در سیاست ایران ندارد این همه اهمیت می دهم و برای آن وقت می گذارم، جهت اطلاع به عرض می رسد که چنین شانسی برای یک طنزنویس هر 2563 سال یک بار پیش می آید و من حاضرم به شهادت برسم، اما این شانس را تا آخرین قطره خون( تا روز دوازده مهر) از دست نمی دهم.
ولی خوب فکر کنم اقای نبوی زیادی گنده اش کرده اند اقای نبوی عزیز فکر نکنم برای دیدن یک همچین پدیدهای نیاز به تاریخی باشه که شما ذکر کرده اید شما که فکر نکنم یک همچین عمری داشته باشید ولی خوب عمر تان باید امثال یک همچین هخا هایی را به یاد تان بیاورد همان زمانی که گرد هخا ی خودتان جمع بودید
مگر حرف های که 25 سال پیش هخا ی شما میزد کم خنده دار بود که حالا به این یکی اینقدر گیر داده اید اصولا چنین پدیده هایی ابدا نادر که نیست هیچی بلکه تو سیاست ایران شایع هم هست مگر همین حسنی خودمان چه کم دارد یا همین شریعتمداری با توهماتش که همان هخا ست منتها ورژن خل تر که هار هم است اتفاقا ضرر این هخا ها که خیلی بیشتر بوده اقای نبوی عزیز تا اون هخا یی که اگر همین ظاهر سادهاش رو هم حساب کنیم (که من فکر میکنم اصولا یک چیز های دیگه ای قراره پشت این قضیه سنجیده بشه)تنها جرمش اگه فقط همین ظاهر قضیه باشه اینکه یا ساده است یا احمق
خلاصه اقای نبوی فعلا گرفتار مصیبت های ما تاخر هخایی هستیم که اتفاقا شما هم هخامنش اش بودید زیادی سخت نگیرید
در مورد قضیه اعتراض وبلاگ ها می شه گفت خیلی بیشتر از چیزی که قبلا فکر می کردم می تونه تاثیر داشته باشه همین که ادمی مثل شریعتوداری رو اینجوری بترسونه کلی حرفه از کیهان:
....ولي سايت ها و وبلاگ هاي اين شبكه عنكبوتي قابل كنترل و يا فيلترينگ نبوده و نيست.....بنابراين خطوط ارتباطي سايت ها و وبلاگ هاي اين شبكه از ديتا «DATA»ي رسمي كشور عبور نمي كند كه قابل كنترل و فيلترينگ باشد. به بيان ديگر، اين شبكه، برخلاف قوانين جاري كشور، يك دايره مخابراتي خصوصي و جداگانه دارد كه از سوي شبكه هاي ماهواره اي و مخابراتي آمريكا و اروپا در اختيار آن قرار گرفته است
اگر هم ان حرفای اولی رو که ظهور یک همچین نوابغی رو در عرصه سیاست ایران زیاد داشتیم رو باور ندارید اینجا رو بخونید(خانه عنكبوت)یا دداشت روز کیهان
جمعه، مهر ۰۳، ۱۳۸۳
فیلم با زیر نویس
امروز ابطحی در وبلاگ خودش نوشته که" در تو در توي ا ين کشور بزرگ و زير اين پرده نازک معنويت تبليغ شده، دنياي لجني خوابيده است. جنايت و فقر غوغا مي کند. اين درد دل همه شماهاست و هرکس اندک عقلي داشته باشد براي آينده اين کشور که اولويتها به شدت به هم ريخته است نگران مي شود. آري، اولويتها به هم ريخته!"
نمی دانم ابطحی این روزها با این جسارتی که پیدا کرده ادمو به شک می اندازه !! اخه قرار هم نیست که کاندید بشه واقعا ادم دیگه به هیچ چیزی نمی تونه اعتماد کنه
امروز تو صبحانه لینکی بود در مورد زیر نویس های فیلم واقعا من تا به حال از یک همچین چیزی اطلاع نداشتم حتما امتحان کنید .اگه به این سایت سر بزنید زیر نویس همه موجود رو می تونید ببینید و حتی سرچ کنید واقعا جالبه .بعد با دانلود یک برنامه ساده می تونید براحتی زیر نویس و فیلم رو همزمان ببینید البته چندین برنامه برای این منظور می تونید استفاده کنید که من این رو انتخاب کردم که کرکش هم هست حتما امتحان کنید بسیار مفید و در عین حال همه زیر نویس ها هم رایگان توی این سایت هستند البته برای بعضی از فیلم ها لازم میشه که synchronize بشه که این هم ساده است .من خودم که با استفاده از همین سایت که انصافا سایت جالبی هم هست زیر نویس چند فیلم رو دانلود کردم که هیچکدام مشکلی نداشتند .حتما امتحان کنید.
این مطلب رو هم از وبلاگ جمعی هنوز می اورم تا بهانه ای باشه برای لینک دادن به ان:
ادیسه چه
عشقت را چه می کنی؟
اگر دوستم داشته باشد منتطرم می ماند
خسته می شوی
خسته خواهم شد
گرسنه می مانی
می دانم
ممکن است بمیری
برای مردن آماده ام
پس می روی؟
باید بروم
پنجشنبه، مهر ۰۲، ۱۳۸۳
تبدیل اینترنت به اینترانت
دوشنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۸۳
دوشنبه :: امروز
نمی دونم وقتی دلم می گیره احساس می کنم که حتما باید یک چیزایی بنویسم قبلا که عادت نداشتم وبلاگ بنویسم بیشتر با نوشتن روی کاغذ پاره ها سعی می کردم سبک بشم ولی الان یک چند وقتیه که می خوام به نوشتن با کیبورد عادت کنم اینجوری همه چیزایی که ادم می نویسه یه جورایی محفوظه .
در مورد امروز هم که فعلا ادرس جدید فعال است و کماکان مرتضوی هیچ غلطی نمی تواند بکند...
در مورد اینکه واقعا چقدر همبستگی در مورد اعتراض به فیلترینگ بوده ازاینجا می توانید بخوانید و از اینجا ولی یک چیزی که هست اینکه این مسئله کوچکی نیست و واقعا هر روز فیلترینگ سایت ها شدت بیشتری پیدا می کنه و در صورت ادامه این روند گزینشی و سلیقه ای نه تنها کسی در امان نخواهد بود که احمق هایی که از خواب خرگوشی بیدار نشده اند احساس پیروزی خواهند کرد و این تجربه رو در سایر موارد هم پیاده خواهند کرد و این احساس پیروزی بدتریب ضرر خواهند بود .پس جدا از هر تفکری که اصولا
بهترین مطلبی را که در مورد این حرکت خواندم مطلب ابطحی بود که می شود گفت تنها کسی که اهمیت رسانه ای اینترنت را در بین سیاستمداران ایرانی به درستی دریافته است
"Emrooz"
داستان ما وحاکم
امروز سر قضیه بازداشت ها وادامه فشارها می خواستم بنویسم این موارد یک جورایی برای اندازه گرفتن استانه تحمل مردم هم هست واقعا ادم وقتی دقت می کنه می بینه چقدر مخ اینا کار می کنه یا شاید هم بشه گفت بزرگترین تجربه رو از نظام قبلی همین رژیم فعلی خودمان گرفته ولی به شیوه معکوس !
اگه الان به درستی به وعده هایی که داده بودند عمل کرده بودند و خواسته اساسی مردم نیز محقق شده بود در همه زمینه ها الان میشد کسی رو به خاطر افکارش برد زندان یا حتی بسیار بیشرمانه تر به خاطر افکار بچه اش دستگیر کرد میشد یک عده احمق رو یه جا هایی به کار گماشت که هیچ کس یارای نقد هم نداشته باشد .اگه بیست وپنج سال پیش ملت ما به خاطر ازادی به خیابونها ریخته اند امروز پس از اینهمه سال ما ازادی ها صد واندی سال پیشمان را به یاد اورده و به حداقل هایی از انها راضی باشیم.
امروز یک داستان دیگه ای هم یادم افتاد اینکه می گن حاکمی بوده که این حاکمه هر کاری می کرد که لج ملت رو در بیاره ولی برعکس ملت کاری نداشتند تا اینکه یه روزی از اینهمه بی تفاوتی خسته می شه و دستور می ده از این به بعد هر کی خواست از شهر خارج بشه باید ترتبش رو مامور های دولت بدند و.. تا اینکه باز هم صدایی بلند نمی شه و خود حاکم لباس می پوشه ومیره قاطی مردم میبنه که بعله چادر هایی برپا کردهاند در ورودی شهر ومردم جلوش صف کشیده اند و میره از یکی می پرسه که جریان چیه و اونم کامل قانون جدید رو تعریف می کنه حاکم اینبار میپرسه که چرا اعترض نمی کنید ؟ یکی از همون افراد میگه که پدر جان کار ما از این حرفا گذشته فقط کاش لطف کنند تعداد این چادر ها رو اضافه کنن که مردم معطل نشند!!!!!!!! اره
الان کار ما هم شده مثل همان مردم که فکر کنم با تعیین لباس و نحوه برخوردها دیگه کم کم داریم به این مورد اخری هم می رسیم.
اینو حتما گوش کنید(کوچه لر ه سو سپ بیشم- فلش ترکی) از رشید بهبودف
شنبه، شهریور ۲۸، ۱۳۸۳
شکست مرتضوی: دوشنبه همه «امروز» خواهیم بود
لطفا نوشتهی پایین را در وبلاگتان کپی کنید یا به آن لینک بدهید تا عدهی بیشتری در این
کار بتوانند شرکت کنند.
سعید مرتضوی تا حالا مثل قهرمان فیلمها یک تنه و بیباکانه هر کار که ازش خواستهاند کرده است. در واقع یک جورهایی تبدیل شده به آچار فرانسهی بیت رهبری در امور رسانهای. خوب هم جواب پس داده و به رییسانش نشان داده که کار نشد ندارد و اگر دیگران تاحالا به اندازهی او موفق نبودهاند، بخاطر ترسویی و بیعرضگی خودشان است. اما دیگر تمام شد، کار مرتضوی به آخر رسیده است.
بعد از این همه فشار و دستگیری و فیلترینگ و بگیر و ببند، هنوز وبسایت امروز کار که میکند هیچ، بلکه حالا وبسایت خواهری هم به اسم بامداد دارد که خیلی هم فعال و خواندنی است.
سعید مرتضوی، با همهی عرضه و توانش (از دید بیت رهبری) تا حالا نتوانتسه ماموریت جدید خود را که خاموش کردن صدای اصلاحطلبان است، عملی کند و اگر این وضع ادامه بیابد برایش بسیار گران تمام خواهد شد. این نکتهای است که با وجود تمام فعالیتی که برای آزادی دستگیر شدگان و قربانیان پروندهی وبسایتهای اصلاحطلب (مانند سعید مطلبی، بابک غفوری آذر، حنیف مزروعی و شهرام رفیع زاده) میکنیم، باید حواسمان به آن باشد.
جنگ تمام عیاری که مرتضوی با اینترنت شروع کرده، آخرین جنگ او است که اگر آنرا برنده شود، دیگر اثری از آزادی بیان در سرزمین ایران نخواهد ماند. اما خوشبختانه ما میةوانیم به کمک همدیگر به آسانی او را شکست دهیم.
او میخواهد صدای وبسایتهای اصلاحطلب به گوش کسی در داخل ایران نرسد و اگر از پس این کار برنیاید شکست خورده است. پس بهترین راه کمک به این موضوع پخش کردن خبرهای وبسایتهای امروز و بامداد، به هر شکل ممکن، است. سادهترین راه آن کپی و پیست کردن عین مطالب آنها یا برگزیدهشان در وبلاگ خود است که میدانم ممکن است برای وبلاگنویسان شناختهی شدهی ساکن ایران سخت باشد، ولی کسانی که ناشناسند یا در ایران زندگی نمیکنند میتوانند نقش بزرگی بازی کنند.
شبکهی چند ده هزارتایی وبلاگهای فارسی، در مجموع از تمام روزنامههای فارسی زبان، خوانندهی بیشتری دارد و اگر از آن برای شکستدادن دشمنان آزادی بیان در ایران استفاده نکنیم، فرصتی تاریخی را از دست دادهایم.
بنابراین پیشنهاد میکنم روز دوشنبهی آینده، هر کس که امکانش را دارد، چند خبر را به انتخاب خودش از وبسایتهای امروز و بامداد بردارد وبه همراه لینکهایی مشخص به منبع آنها، در وبلاگش بگذارد.
پنجشنبه، شهریور ۲۶، ۱۳۸۳
ابی...
دیشب وقتی همه بنده های صالح خدا مشغول چرت وپرت بودند نمی دونم از کجا یادت افتادم ابی داشت می خوند :
لحضه هر لحضه پس از تو
شب وگریه در کمینه
تو دیگه برنمی گردی
اخر قصه همینه
می شکنم بی تو ونیستی
به سراغم نمی یایی که ببینی
بی تو می میرم ونیستی
صداشو بلند کردم اهههههه اصلا الان چه وقت این فکراست
اصلا بی خیال
شنبه، شهریور ۲۱، ۱۳۸۳
الف )کری ب) بوش ج)هیچکدام
جمعه، شهریور ۲۰، ۱۳۸۳
تبریک
و اما بعد...
دو مطلب قبلیم بنا به همان دلایلی که اشاره شد برای تست کردن امکانات blogspot انگلیسی شد .این سرویس که به نظرم خیلی وقت نیست که به امکانات بلاگ اسپات اضافه شده خیلی کار وبلاگ نویسی رو اسانتر می کنه مخصوص ا که اگه شما برای ارسال نامه هایتان از outlook استفاده می کنید کار خیلی اسانتر می شه .
مطلب بعدی در مورد وضعیت شدید تر شدن وضعیت در ایران است . یک عده بعد از انتخابات فکر می کردند که وضعیت ازادی های اجتماعی تا رسیدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری ارام باشه درست در نیومد و دوباره نشو ن می دهند احمق تر از این حرف ها تشریف دارند ...به هر حال تنها چیزی که برای جماعت احمق مهم است اثبات حماقت است که از خداوند متعال پایداریتان را ارزومندیم.این وسط زندگی ماست که به باد می رود ...
مطب حسین در خشان را که خواندم نکته ای به ذهنم رسید به نظر من بهترین راه حل در این جور موارد تهیه یک پراکسی مخفی (یا همان web proxy)برای نویسندگان است که ان عده در خارج که دسترسی به اینترنت broad bandدارند به راحتی می توانند خودشان ایجاد کرده یا از یکی از سرویس دهنده ها ی خدمات بخواهند در این صورت این پروکسی تنها به صورت مخفی در اختیار گردانندگان سایت ها قرار گیرد تا اخبار را بتوانند از ایران به راحتی در سایت ها بدور از ترس مشخص شدن ارسال کننده قرار دهند...
Excerpt: the strict limitation on internet and news sites cannot continue .if every body try to show the origin power of technology and internet.in that time nobody can stand against the peoples requests.
سهشنبه، شهریور ۱۷، ۱۳۸۳
عروسک
رئيس جمهوری اسلامی: ايران آماده است تضمين بدهد که خواستار توليد سلاح اتمی نيست
با خواندن این خبر چه حالی پیدا می کنیداخر تضمین انهم از نوع تضمین های خاتمی ! خیلی خندهداره اقای خاتمی شما که الان خدایی دیگه چیزی جز عروسک خیمه شب بازی نیستید. اقای خاتمی تا جای که یادم می اید شما تضمین های زیادی داده اید بهتر نیست اول به قول هایی که به ملت دادهاید عمل کنید بعد برسیم به تضمین های بین المللی.
حالا چیز دیگه ای هم که هست اینه که فکر کنم خود خاتمی هم چیزی از اوضاع اتمی کشور نمی دونه یا بهتر بگم نمی گذارند که بدونه!بالا خره خاتمی از جنس اینا نیست ولازم هم نیست که همه چیزو بدونهتا سال دیگه هم افسانه خاتمی رو می بندند می گذارند طاقچه بالا!!! براشون هم تجربه ای هم شد که بدونند رای همیشه هم میزان نیست.!
blogspot
پنجشنبه، شهریور ۰۵، ۱۳۸۳
بدون شرح
امروز پنجشنبه است و الان که دارم این مطالب رو می نویسم که دیگه چند دقیقه ای بیشتر باقی نمانده تا جمعه .اصلا حوصله درس خوندن ندارم .خیلی وقتا ادم فکر می کنه که باید برای زندگی کردن باید دنبال بهونه ای بگرده تا بتونه دل خودش رو خوش کنه به سال هایی که مونده.به سال هایی که شاید مثل الانمان نباشد.انسان وقتی مطالبی مثل مطالب اونایی رو که دارند تو خارج زندگی می کنند رو می خونه نمی دونه کجای این دنیا وایستاده . دنیای که شرق و غربش الان به اندازه یک چند دهم ثانیه با هم فاصله دارند چرا باید اینهمه متفاوت باشه چرا نباید همه حق زندگی داشته باشند .خدا رو شکر به خاطر افریدن اینترنت!هیچی نمی خواد بجز یک کامپیوتر اونوقت می شه به همه جای این دنیا سرک کشید.ادم وقتی داره توی اینترنت می گرده واقعا احساس زندگی توی یک دنیای متمدن رو داره ادم یادش می ره که ایرانیه!اگه این اینترنت قطره ای هم که نبود می پوسیدیم.جایی که بشه از هر کجایی که دلت می خواد خبر بخونه.بابا شاید یکی نمی خواد صبح تا شب اخبار فلسطین و عراق رو گوش بده.شاید کسی نمی خواد توسط اقایان ارشاد بشه نمی دونم من که دیگه وقتی قیافه این گوینده ها رو می بینم که زل می زنند تو چشم ادم و با قیافه کاملا حق به جانب دارند دروغ های که ادم یه جای دیگه بشنوه فکر میکنه جکه رو تحویل ادم می دند می خواد بالا بیاره .اخه تا کی به خدا این راه به ترکستان هم که نه به خود وسط مثلث برموداست.وقتی یکی میمیره مخصوصا امریکایی واسراییلی واین اواخر از هر کجا به غیر فلسطین می میره انگار اینا چه کار شاقی انجام دادهاند .خبرش رو با یه ذوقی میگند که انگار خبر فتح مریخه!اخه چی به ما می رسه واقعا تو کجای این دنیای بزرگ داریم زندگی می کنیم یادمه یه معلمی داشتیم تو دبیرستان تو جبر واحتمال واقعا انسان شریفیه به اسم اقای چیت ساز یه بار سر مثال معروف پرتاب سکه که توی یه دایره بیافته یا خارج ان سر اینکه احتمال اینکه بیافته روی خط چون مساحت خط صفره من به شوخی گفتم اگه بیافته چی ؟حالا واقعا می بینم که اتفاقا امکان که داره هیچی گاهی اوقات ممکنه خارج خط نیافته!می گن خیلی سیاه می بینی همه چیزو .خیلی نامیدی . اخه چه جوری وسط شب به ادم می گن بگو که همه جا روشنه!!!اخه مگه امکان داره بابا سیاهی مطلقه.به امید روز های بهتر!!!